۱۳۸۸ بهمن ۷, چهارشنبه

مجلس ختم پدر آقای طباطبایی

إنا لله و إنا إلیه راجعون. با خبر شدیم که متأسفانه، حجت‌الاسلام و المسلمین حاج سید محمد باقر طباطبایی، پدر دوست و هم‌کلاسی‌مان، آقای طباطبایی، چند روز پیش به رحمت خدا رفته‌اند. ضمن تسلیت به جناب آقای طباطبایی و خانوادهٔ محترم‌شان و آرزوی رحمت و مغفرت برای پدر بزرگوارشان، به اطلاع می‌رسانم که مراسم هفتمین روز درگذشت ایشان روز پنج‌شنبه، هشتم بهمن ماه، در مسجد رفعت (خیابان صفائیه) از ساعت 15 تا 17 برگزار می‌شود. شرکت شما، مایهٔ تسلی خاطر داغداران این مصیبت و ان‌شاء‌الله رحمت و مغرفت برای آن مرحوم خواهد بود.

۱۳۸۸ بهمن ۶, سه‌شنبه

جزوه‌های درسی کلاس تاریخ ادیان ابتدایی؛ استاد صادق‌نیا

کلاس استاد صادق‌نیا، مجموعا ده جلسه برگزار شد که یادداشت‌های شخصی‌ام را از آن کلاس‌ها آماده کرده‌ام و لینک تک‌تک مطالب را در انتهای این مطلب می‌توانید بخوانید؛ مانند کاری که برای کلاس کلام انجام شد. اگرچه تذکر این نکته هم ضروری است که استاد صادق‌نیا، متن و کتاب خاصی را به عنوان مرجع و منبع درس مشخص نکرده‌اند و یادداشت‌های پیش‌ روی شما، یادداشت‌های من در کلاس ایشان، و صرفا برداشت‌هایی است که از درس داشته‌ام؛ آن‌ها را به عنوان پیاده‌شدهٔ‌ تک‌تک حرف‌های استاد و قطعی صد در صد فرض نکنید. همین که نگاه منتقدانه‌تان را موقع خواندن این یادداشت‌ها از دست ندهید، کافی است:

جلسهٔ اول؛ 9 مهر 88

۱۳۸۸ بهمن ۵, دوشنبه

و اما امتحان کلام اسلامی؛ استاد بیات

امتحان کلام اسلامی (اگرچه ما کلام اسلامی نخواندیم) هم در پیش است و یادداشت‌های سر کلاس می‌توانند به کار بیایند. از آنجایی که من غیبت‌های زیادی داشتم، جزوه‌های خودم خیلی ناقص‌اند، اما از دوست بزگوار، آقای طباطبایی یادداشت‌هایشان را گرفتم و ترکیبی از نوشته‌های خودم و ایشان را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر، مطالعه کنید. متأسفانه جلسهٔ چهارم و پنجم موجود نیست، نه در یادداشت‌های من، نه در یادداشت‌های آقای طباطبایی. اگر هر یک از هم‌کلاسی‌های محترم، یادداشتی از این دو جلسه دارند، برای ایمیل من [که در ستون کنار این وبلاگ نوشته شده است] ارسال کنند تا این مجموعه کامل شود و چه بسا برای دانشجویانی که از بهمن‌ ماه به دانشگاه ما می‌آیند مفید فایده افتد؛ باشد که رستگار شویم:

جلسهٔ پنجم کلاس کلام؛ موجود نیست.
جلسهٔ چهارم کلاس کلام؛ موجود نیست.

پی‌نوشت:
اگر کسی از دوستان، سرفصل‌های کتاب «عقل و اعتقاد دینی»‌ که در امتحان می‌‌آید را دقیق می‌داند، لطف کند و در قسمت نظرات همین یادداشت، آن‌ها را قرار دهد تا دیگران هم مطلع شوند.

۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه

پاسخ پرسش‌های امتحانی آیین بودا

خب، طبیعتا دوستانی که کلاس استاد شجاعی در تاریخ چهارشنبه 23 دی‌ماه را نبودند، کلاس خوبی را از دست دادند. یک ساعت ابتدای کلاس به پاسخ دادن به سؤالات دوستان، در رابطه با بودا گذشت. اما جای ناراحتی ندارد، پاسخ‌هایی که با کمک راهنمایی استاد، از کتاب استخراج کرده‌ام را می‌توانید از انتهای این یادداشت، دانلود کنید. انتهای هر سؤال، صفحه‌ای که پاسخ را در آن پیدا کرده‌ام، نوشته‌ام. در صورت تمایل، به خود صفحه اگر رجوع کنید، اطلاعات بیشتری به دست خواهید آورد.

یک نکته هم هست که اهمیت دارد. یکی این که پاسخ سؤالاتی که در فایل می‌بینید، طولانی و کامل هستند و معمولا سعی کرده‌ام خود متن کامل کتاب را بیاورم، ولی استاد امروز گفتند که نیاز به این توضیحات و تفصیلات نیست؛ پاسخ‌ها هر چه موجزتر و خلاصه‌تر، بهتر. فقط باید به قول معروف، جان پاسخ را آورده باشید. به هر حال، امیدوارم این فایل، به کارتان بیاید:

پاسخ سؤالات آیین بودا (حجم: 252 کیلوبایت)

۱۳۸۸ دی ۱۹, شنبه

پرسش‌های کتاب آیین بودا

1. سه سنت بزرگ و اصلی آیین بودا را نام برده، کشورهای هریک را نام ببرید.
2. سه منبع مرجعیت دینی هندی پیش از بودا را نام برده، بنویسید آیین بودا به کدام‌ یک نزدیک‌تر بود.
3. سه پناه بودایی را قدری توضیح دهید.
4. آشوکا در گسترش آیین بودا چه نقشی داشت؟
5. کانون پالی متعلق به کدام سنت بودایی است؟ سه بخش اصلی آن را فقط نام ببرید.
6. دانه یا دهش در آیین بودا چه معنا و مفهومی دارد، فرق آن با صدقه چیست؟
7. کرمه به چه معناست، رابطهٔ آن با قصد و نیت چیست؟
8. چهار حقیقت جلیل را به اختصار بیان کنید.
9. سَموِیگه چیست؟
10. دو نوع مراقبهٔ معروف بودایی، یکی مراقبهٔ سمته و دیگری مراقبهٔ ویپسنه را به اختصار توضیح دهید.
11. سه پرستهٔ (موضوع پرستش) رایج در میان بوداییان تیره‌واده را به اختصار بیان کنید.
12. اهمیت چهار زیارتگاه بودایی به نام‌های بودگیا، کوسیناره، لومبینی و سارنات به چیست؟ به اختصار بنویسید.
13. مکان‌های مقدسی که بقایای یک بودا یا اشیای مقدس را آنجا نگهداری می‌کنند چه نام دارند به سنسکریت و فارسی؟
14. آیین بودا عمدتا از کجا وارد چین شد؟
15. ویژگی‌های آیین بودای چَن (ذِن) را به اختصار بنویسید.
16. پنج جشن بزرگ بزرگ بودایی در کشورهای مهایانهی (آیین بودای شرقی) را فقط نام ببرید.
17. کانون بودایی تبتی را به اختصار بیان و معرفی کنید.
18. آثار تنتره به چه متونی گفته می‌شود؟ به اختصار توضیح دهید.
19. دو ویژگی اصلی منتره‌یانه یا آیین بودای تبتی را به اختصار بیان کنید.
20. دربارهٔ مکتب گلو چه می‌دانید؟
21. نقش لاما (استاد) در آیین بودای مَنتره‌یانه چیست؟ چه جایگاهی دارد؟
22. اصطلاح «لامای مجسم» به چه معناست؟
23. آیندهٔ آیین بودا را چگونه می‌بینید؟
24. رابطهٔ دانه (دِهِش) و کرمه (کردار) چیست؟

یک توصیهٔ مهم:
برای یافتن پاسخ دقیق و سریع بهتر است به نمایهٔ نام‌ها و مفاهیم مراجعه کنید. فی‌المثل برای پاسخ پرسش 20، واژهٔ گلو را در هر سه صفحه مطالعه کنید.

خلاصه کتاب یهودیت

خب، با کمی تأخیر، خلاصهٔ کتاب «یهودیت» هم آماده شد که از انتهای همین پست می‌توانید دانلود کنید. اما نکتهٔ دیگر این که استاد شجاعی یک سری سؤال طراحی کردند و قرار شد که سؤالات امتحانی از بین همین سؤال‌ها انتخاب شود. در پست بعدی، ان‌شاء‌الله آن سؤال‌ها را منتشر خواهم کرد. با این حال،‌ اگر گذرتان به دانشگاه افتاد، دست‌خط استاد هم کپی گرفته شده که پیش آقای ترابی است. آخرین بار که ایشان را دیدم، گفتند قرار است این هفته، هر روز دانشگاه باشند. به هر حال، این کتاب یهودیت:

خلاصهٔ کتاب «یهودیت»، نوشتهٔ عبدالرحیم سلیمانی اردستانی (حجم: 685 کیلوبایت)

۱۳۸۸ دی ۱۷, پنجشنبه

یادداشت من از جلسهٔ دهم کلاس ادیان ابتدایی؛‌ 17 دی 88

توتمیسمتوتم‌پرستی، یک باور کاملا قبیله‌ای است. برای همین همهٔ نمادهایی که آن قبیله را مشخص می‌کند، در آن وجود دارد. بحث توتم‌پرستی بیش از این که یک بحث دین‌شناسانه باشد، یک بحث مردم‌شناسانه است. جادو هم در بحث توتم‌پرستی می‌گنجد. توتم‌پرستی بیش از آنیمیسم، تعلقات قبیله‌ای دارد. در حقیقت، آنیمیسم بیشتر جنبهٔ شخصی دارد.

توتم چیست؟
توتم، عبارت است از چیزی که نیای نخست یک قبیله برای آن‌ احترام قائل بوده و آن را به عنوان نماد قبیله و محافظ آن می‌شناخته‌ است و باورش کرده بوده است.

به لحاظ مصداقی، مردم‌شناسان توتم را به دو نوع تقسیم می‌کنند:
  1. گیاه: قبایلی که توتم آن‌ها از این دست باشد، «گیاه‌پرست» خوانده می‌شوند.
  2. جانور (جاندار): قبایل جانورپرست
در گذشته به این نمادها «توتم» گفته نی‌شد و در ادبیات مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی، کمتر از صد سال است که این کلمه به عنوان نامی برای این نمادها نهاده شده است و عَلم محسوب می‌شود.

احکام مربوط به توتم‌ها در نگاه قبایل توتمی:
  • از نگاه برخی قبایل، روی‌گردانی افراد از توتم‌ها، نحس و شوم محسوب می‌شده است و علاوه بر این که کار بدی بوده است، باعث عواقب ناخوشایند نیز بوده است.
  • حرمت‌گزاری با رقص به دور توتم یا قربانی کردن برای آن‌
  • توتم، به معنای نگهبان قبیله بوده است. شاید علت نحس بودن روی‌گردانی از توتم نیز به خاطر همین بوده که شخص با بی‌احترامی به توتم، از تحت حمایت و حفاظت توتم، خارج می‌شده است.
  • از آنجا که توتم، نماد قبیله است، روی‌گردانی از توتم، به معنای روی‌گردانی از قبیله بوده است. برای همین را از قبیله طرد می‌شده است. ظاهرا مجازات «تبعید» هم ریشه در این قضیه دارد.
  • افراد قبایل، خودشان را به توتم‌ خود شبیه می‌کرده‌اند. نقاشی‌های روی صورت یا حرکات عبادی قبایل توتمی، معمولا نوعی شبیه‌سازی به توتم است.
  • معمولا توتم‌ها اصل و فرع داشته‌اند و این اصل و فرع به روابط افراد و جایگاه‌شان در قبیله مربوط بوده است. مثلا یک توتم بزرگ به عنوان توتم توتم‌ها و خدای خدایان شناخته می‌شده‌ است و یک سری توتم‌های فرعی نیز وجود داشته‌اند.
  • نخستین قبایلی که پدیدهٔ توتم‌پرستی در آنها به چشم خورده است، در استرالیا قرار داشته‌اند. بعد از استرالیا جاهای دیگری مثل چین، مصر و ایران را نیز می‌شود جزء کشورهای پیشین در زمینهٔ توتم‌پرستی به حساب آورد.
نکته:
هنوز احساس می‌شود که در بسیاری از روستاها، نوع برخورد با عناصر دینی (حتی اسلامی)‌ تحت تأثیر باورهای توتمی و با ادبیات توتمی است. مثلا این نوع نگاه که «اگر عزاداری امام حسین نرویم، غضب امام حسین ما را می‌گیرد.»

چگونگی پدید آمدن توتم‌ها:
یک سری از پژوهشگران نظر خاصی دربارهٔ چگونگی پیدایش توتم، نمی‌دهند. اما پژوهش‌گران دیگر، دو دسته‌اند:

الف. پژوهش‌گران قدیم (این سه نظریه، بیشتر مردم‌شناسانه هستند):
  1. نظریهٔ سودمندی: توتم‌ها به این دلیل پدید آمدند چون احساس می‌شد برای قبیله سودمند هستند و خیرات و برکاتی داشته‌اند. این خیرات و برکات هم تصادفی بوده‌اند.
  2. نظریهٔ جادو: توتم‌ها به این دلیل به وجود آمده‌اند که افراد قبایل فکر می‌کرده‌اند که توسط توتم‌ها می‌توانستد جادو کنند.
  3. نظریهٔ اسمی: توتم‌ها می‌توانستند مرزی بین یک قبیله با قبایل دیگر باشند.
ب. پژوهشگران جدید:
  1. جامعه‌شناسانی مانند دورکیم (صور بنیادین حیات دینی): برای این که یک جامعه و ساختار اجتماعی شکل بگیرد، یک سری توافق‌هایی لازم است. این توافق‌ها، توتم‌ها را به وجود آورد. چیزی شبیه رنگ سبز در شرایط جامعهٔ کنونی ما.
  2. روان‌شناسانی از قبیل فروید: قصهٔ پریان

تابوئیسم:
تابوئیسم که جزء ادیان ابتدایی محسوب می‌شود، مجموعه قوانین و احکامی است که در پیرامون توتم‌ها وضع می‌شود. تابوها هنجارساز هستند و مجموعهٔ ارزش‌ها را مشخص می‌کنند.

محدودهٔ امتحانی درس استاد موحدیان

امتحان کلاس استاد موحدیان فقط از کتاب درسنامه ادیان شرق، قسمت‌های هندو،‌ جینه و سیک گرفته می‌شود.

یادداشت من از جلسهٔ چهاردهم کلاس کلام اسلامی؛ 17 دی 88

نویسنده: سید محمد علی طباطبایی

هرمنوتیک:

این اصطلاح به دو معنا به کار می‌رود:
- تفسیر
- روند / فرایند تفسیر

رویکرد هرمنوتیکی
تفسیر متن، بدون رویکرد هرمنوتیکی ممکن نیست. اگرچه این سلسله اصول تفسیری در ساحت آگاهی خود شخص نباشد.

در تفسیر، چه فرایند و روندی اتفاق می‌افتد؟
در رویکرد سنتی، فرض بر این است که تنها یک تفسیر درست وجود دارد و آن مراد نویسنده است. به مدد قواعد ادبی، منطقی و... با تأکید روی متن به دنبال آن تفسیر درست هستیم. قواعدی مثل اصالت ظهور، مراد جدی نویسنده و... . در حقیقت اصل بر این است که ما مراد نویسنده را درمی‌یابیم. فقط ممکن است برخی خطاها و سوءفهم‌ها رخ بدهد که آنها را با همان قواعد ادبی و منطقی حل می‌کنیم. این، رویکردی است که در میان قاطبهٔ عالمان مسلمان دیروز و امروز وجود دارد.

از قرن 19 شلایرماخر، الهیدان مسیحی، با مبانی دیگری که داشت، نظریهٔ دیگری ارائه کرد. او گفت متن دریچه‌ای است برای رسیدن به ذهنیت نویسنده؛ بر خلاف رویکرد سنتی که تنها با متن سروکار داشت. در نظر او، تفسیر در زمانی تحقق می‌یابد که مفسر، همان تجربهٔ نویسنده را تجربه کند. به عبارت دیگر، بتواند دقیقا در همان شرایطی قرار بگیرد که نویسنده، چنین متنی را پدید آورده است.

وجه مشترک میان این دو رویکرد، تلاش برای رسیدن به مراد جدی نویسنده است.

در قرن 20 دیدگاه دیگری از جانب گادامر و دیلتای مطرح شد. آنان در یک بیان گفتند شلایرماخر تنها یک گام به جلو رفته است. اشکالی که بر او وارد کردند این بود که او مفسر را موجودی منفعل پنداشته است. در حالی که تفسیر، حاصل امتزاج دو افق فکری نویسنده و مفسر است. بنابراین دیگر تنها نمی‌توان از مراد نویسنده سخن گفت. در دو رویکرد سابق، آنها به دنبال مراد نویسنده بودند؛ اما در این نگاه جدید، بدون دخالت دادن ذهنیت مفسر، تفسیر امکان ندارد. بنابراین، مجوز تعدد تفاسیر، به گونه‌ای مبنایی صادر می‌شود.

در این رویکرد ما به دنبال آن هستیم که مبانی تفسیری خود را به ساحت آگاهی بیاوریم. در این رویکرد می‌توان از تفسیرِ بهتر سخن گفت، اما یگانه تفسیر صحیح وجود ندارد. تفسیر بهتر، آن است که سازگاری درونی بیشتری داشته باشد وبیشتر به پرسش‌های پیرامون متن پاسخ گوید.

نظریهٔ مرگ مؤلف:
رویکرد چهارم را دریدا مطرح کرد. او گفت: نویسنده پس از نوشتن متن، دیگر می‌میرد. ما اصلا در پی آن نیستیم که ببینیم نویسنده چه گفته است. تنها مرجع فهم متن، خواننده است. حتی خود نویسنده، اگر متن را باز بخواند، به معنایی جدید دست می‌یابد. این رویکرد مبتنی بر برخی مبانی پست مدرنیسم است. این نظریه به نام «مرگ مؤلف» معروف است. بنا بر این نظریه، تعدد تفاسیر کاملا توجیه معرفتی پیدا می‌کند.

نکته: در میان کاتولیک‌ها، همچنان رویکرد اول، حاکم است.

برای مطالعهٔ بیشتر:
هرمنوتیک؛ پالمر؛ ترجمه سعید حنایی کاشانی

قبض و بسط تئوریک شریعت
دکتر سروش از طرفی به دنبال ارائهٔ یک فهم قابل قبول از متون دینی بوده است، از طرفی برخی آیات قرآن کریم، با معارف امروزی بشر ناسازگارند. او برای حل این ناسازگاری، میان «متن دین» و «معرفت دینی» تفکیک قائل شد. آنچه هر یک از مفسران و علما دارند، معرفت دینی است نه دین. این معرفت دینی، بر خلاف دین، مقدس (خطاناپذیر) نیست؛ زیرا این مفسران، پیش‌فرض‌هایی دارند که همه بر تفسیرهایشان مؤثر است. ترابط معرفت‌ها، یعنی همهٔ اطلاعات پیشین یک مفسر، بر تفسیر وی تأثیر می‌گذارد.

دکتر سروش در این نظریه، به نظریات هرمنوتیکی شلایرماخر یا گادامر نزدیک شده است. با این نظریه، مشکل اول حل می‌شود. یعنی ماییم که باید معرفت دینی خود را تغییر دهیم تا به تفسیر معقولی از متن دین برسیم.


جلسات پیش از این:
...

۱۳۸۸ دی ۱۶, چهارشنبه

خلاصهٔ کتاب «مسیحیت»

همان‌طور که در پست قبلی گفته بودم، خلاصهٔ کتاب «مسیحیت» نوشتهٔ عبد الرحیم سلیمانی اردستانی هم آماده شد. البته این نکته را شاید بهتر باشد تذکر بدهم که این کتاب، منبع امتحانی کلاس تاریخ ادیان استاد انصاری‌پور نیست و قرار شد که منبع تاریخ مسیحیت، فقط بخش مسیحیت کتاب «سیری در ادیان زنده جهان» باشد ولی به هر حال، این خلاصه، متن کامل‌تری است و در صورت علاقه می‌توانید مطالعه کنید. کتاب «یهودیت» هم در دست آماده‌سازی است.

لینک دانلود نسخهٔ پی‌دی‌اف:


خلاصهٔ کتاب «سیری در ادیان زندهٔ جهان»

پیش از کنکور، وقتی کتاب «سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)» آقای عبدالرحیم سلیمانی را می‌خواندم، برای این که بهتر به یادم بماند، خلاصه‌ای از آن نوشتم. البته چون درس‌های 2 تا 15 ربطی به رشتهٔ درسی ما نداشت، مطالعه‌اش نکرده‌ام و خب طبیعتا این خلاصه هم شامل آن درس‌ها نمی‌شد. به هر حال، چون یکی از منابع استاد انصاری‌پور برای درس تاریخ ادیان 4، همین کتاب هست، گفتم شاید انتشارش خالی از لطف نباشد.

البته فرصت نشد که دوباره بازخوانی‌اش کنم و ممکن است اشکالات ویراستاری یا تایپی داشته باشد که به بزرگواری خودتان ببخشید. کتاب «مسیحیت» و «یهودیت» هم هست که باید آماده‌شان کنم. فعلا این کتاب را از «اینجا» دانلود کنید: