۱۳۸۹ آبان ۱۳, پنجشنبه

جلسه پنجم اخلاق یهودی و مسیحی؛ 13 آبان 89

گفتیم که اخلاق یهودی به چهار دوره تقسیم می‌شود. ای نتقسیم به خاطر تغییر منبع اخلاق،‌ اتفاق می‌افتد. یعنی در دورهٔ اخلاق کتاب مقدسی، منبع اخلاق، کاملا متن مقدس است. اما در دورهٔ حاخامی، تفسیر کتاب مقدس است که منبع اخلاق محسوب می‌شود. در دورهٔ جدید نیز، کشف و شهود عرفانی نقش منبع را برای اخلاق یهودی دارند. در دورهٔ مدرن نیز منبع اخلاق، تغییر می‌کند باز.

دوره اخلاق توراتی (از آغاز شکل‌گیری مسیحیت تا قرن اول میلادی):
مراد ما از اخلاق توراتی، اخلاقی است که مبتنی به کتاب مقدس است. خاستگاه اخلاق، تا قرن اول میلادی، کتاب مقدس یهودی بوده است.

تورات برای معانی مختلفی استفاده می‌شود. در اینجا مراد ما از تورات، کل کتاب مقدس است. از آنجا که کتاب مقدس سه بخش اصلی کاملا متفاوت دارد، طبیعی است که سه رویکرد کلی نیز در اخلاق توراتی داشته باشیم.

رویکردهای اخلاقی در کتاب مقدس:
1. در اسفار پنجگانه
2. در بخش‌های عمده‌ای از نوشته‌های انبیا (به‌ویژه ارمیا، اشعیا و دانیال)
3. در مکتوبات (مثل کتاب جامعه سلیمان)

نکته:
- ما در کل کتاب مقدس، بخشی که اختصاصی اخلاق باشد نداریم. آموزه‌های اخلاقی، پراکنده‌اند و حوزهٔ اختصاصی اخلاق در کتاب مقدس وجود ندارد. همان مقداری هم که وجود دارد، فاقد انسجام است. منسجم‌ترین جای کتاب مقدس که در آن اخلاق گفته شده است، سفر لاویان است که آن هم وقتی بررسی می‌کنیم، جزء‌ حوزهٔ شعائر و آیین‌ها قرار می‌گیرد.

- در کل کتاب مقدس، هیچ واژه‌ای به معنای اخلاق (به معنای امروزی خودش) وجود ندارد. نزدیک‌تر واژه‌ای که گفته می‌شود به اخلاق نزدیک است، تعبیر «موسر» است. که موسر هم در واقع به معنای «رفتار مؤدبانه» است. به بیان دیگر، اگرچه کتاب مقدس منبع اخلاق در دورهٔ توراتی است، ولی تبیین خودآگاه از اخلاق ندارد؛ یعنی این ما هستیم که می‌توانیم از آن تعابیر، برداشت اخلاقی کنیم. چون کتابی که به قصد منبع اخلاقی بودن نوشته شده باشد، این گونه نوشته نمی‌شود. یعنی کتاب مقدس، ویژگی‌های یک کتاب اخلاقی را ندارد.

ویژگی‌های اخلاق توراتی:
1. ادبیات ساده و غیر فلسفی: در کتاب مقدس (بر خلاف اخلاق و فلسفه یونان)، مفاهیم توضیح داده نمی‌شوند و خیلی ساده و با صراحت، اخلاق بیان می‌شود: «حکیم از حکمت خود، فخر ننماید،…» معمولا استدلالی نیز برای تبیین‌های اخلاقی ارائه نمی‌شود.

2. اجتماعی بودن: اخلاق در کتاب مقدس، به هیج وجه بر عزلت و گوشه‌گیری مبتنی نیست. بر خلاف اخلاق بودایی یا بعضی ادیان شرقی که زندگی زاهدانه و گوشه‌گیرانه را توصیه می‌کنند، اخلاق یهودی کاملا در ضمن رفتارهای اجتماعی و تعامل با دیگران بیان می‌شود. دستورات اخلاقی توراتی ناظر به روابط آدم‌ها با همدیگر هستند و نگاهی به جهان بعدی نیستند.

3. تاریخی و جغرافیایی بودن: اخلاق کتاب مقدسی، به تاریخ و جغرافیا بند است. مثلا گاهی انگار باید انسان یک زندگی شبانی داشته باشد تا بتواند این اخلاق را رعایت کند. بر خلاف اخلاق در ادیان دیگر که صورتی جهانی و انسانی دارند، اخلاق توراتی به شدت با وضعیت‌های تاریخی جغرافیایی یهودی در آن زمان گره خورده است. گویی این اخلاق فقط در سرزمین مقدس قابل اجراست.

4. در آمیختگی با حوزه‌های دیگر: اخلاق را نمی‌شود از آموزه‌های دیگر مانند امور تشریعی و الهیاتی تفکیک کرد. غایت همهٔ این آموزه‌ها سامان دادن به امر دنیا و جلب رضایت خداست. در ادبیات کتاب مقدسی، امر نامشروع، همان امر اخلاقی است.

این در آمیختگی، تا اوایل قرن اول میلادی ادامه داشت تا اینکه حاخام‌ها آموزه‌های یهودی را مرزبندی کردند. یک دسته، آموزه‌هایی هستند که به خود فرد ارتباط دارد و در برابر خداست. و یک دستهٔ دیگر، در برابر دیگران. دستهٔ دوم را اخلاق نامیدند.

5. مبتنی بودن بر وجود خدایی عادل: همان‌طور که پاداش قربانی را خدا می‌دهد، پاداش صداقت را هم خدا می‌دهد. این خدای پاداش‌دهنده عادل و غیور است. اخلاق یهودی، تعبدی است بیشتر تا استدلالی.

6. اخلاق یهودی، مبتنی بر داوری است: بیش از این که نتیجهٔ امر اخلاقی (حکمت آن) مورد توجه کتاب مقدس باشد، اطاعت امر یهوه است که مورد نظر است. برای همین داوری می‌شود که آیا این امر، اطاعت شده است یا نه. این داوری ممکن است آخرت‌محور باشد، ممکن است این‌جهانی و روزمره باشد.

7. اخلاق، یک امر بیرونی است؛ نه درونی: اخلاق در ادیان شرقی، منشأ درونی دارد ولی در ادیان ابراهیمی و به خصوص، یهودیت، از یک منبع بیرونی به نام خدا صادر می‌شود.

8. گستردگی و شمول:‌ در همهٔ شئون زندگی انسان سرک کشیده و همهٔ فعالیت‌های روزمره انسان را در برمی‌گیرد. برای همین از نگاه یهودیان، تورات عبارت است از مجموعه‌ای از دستورات و اراده‌های خداوند متعال برای کمک به انسان برای اینکه خدا را بر خود مقدم کند و در گوشه‌گوشهٔ زندگی‌اش، خداوند را جلوتر از خودش ببیند.

 

زبان اخلاق در کتاب مقدس:
زبان واحدی نیست. در نوشته‌های مختلف، فرق می‌کند. شدیدترین لحنش، تهدیدهای انبیاء است. اگرچه توبیخ‌های و تهدیدهای انبیاء اخلاق نیستند، ولی چون ناظر به اخلاق پیش‌گفته‌ای هستند، در ادبیات اخلاقی قرار می‌گیرند.

ساده‌ترین شکل بیان اخلاق، اخلاق روایی است. به صورت داستان و روایت. مثلا در اسفار پنجگانه، اخلاق به این صورت تبیین می‌شود. مثل پرهیز یوسف از زنا در سفر پیدایش.

یک سری دیگر هم ادبیات حقوقی است. یعنی به شکل بیان احکام شرعی، اخلاق را بیان می‌کند.

هیچ نظری موجود نیست: