۱۳۸۹ آذر ۱۰, چهارشنبه

جلسه نهم الهیات نقلی مسیحی؛ 10 آذر 89

نجات‌شناسی:
سؤال اولی که در بحث نجات مطرح می‌شود، این است که «نجات از چه چیزی؟» آیا مفهوم فدا به دنبال نجات از گناه اولیه است؟ یا هر گناهی؟
به دنبال این بحث، رابطهٔ ایمان و عمل هم پیش می‌آید. آیا عوامل نجات، یک‌بعدی است؟ یا چندبعدی است؟

نجات از چه چیزی؟
1. دیدگاه عموم مسیحیان: نجات از هر گناهی از هر یک از مسیحیان
2. دیدگاه کلیسای کاتولیک: نجات از گناه نخستین آدم

البته کلیسای کاتولیک با این که عمل را نیز برای نجات لازم می‌داند ولی نقش ایمان را پررنگ‌تر می‌داند و هر کسی که ایمان بیاورد، نهایتا نجات پیدا می‌کند. یعنی در برزخ، سزای اعمالش را می‌بیند ولی نهایتا نجات پیدا می‌کند.

فداء:
چنین گفته می‌شود که انسان چون ذاتا گناهکار است، خودش نمی‌تواند نجات پیدا کند. و از آنجا که قرار است همهٔ انسان‌ها نجات پیدا کنند، خداوند فداء‌ را مقدر کرد تا انسان‌ها نجات پیدا کنند. البته
از اوریگن به بعد، بیشتر بر «نجات به واسطه ایمان» تأکید می‌شود. یعنی فداء رخ داد که زمینهٔ ایمان برای همهٔ انسان‌ها فراهم شود ولی نجات شامل کسی می‌شود که ایمان بیاورد.

سؤال:
چطور مسئلهٔ فداء باعث نجات انسان می‌شود؟

پاسخ‌ها:
1. این فداء به معنای قربانی است. مثل قربانی که در گذشته نیز مرسوم بود و به عنوان کفاره‌ برای گناه وجود داشت و در عهد عتیق نیز وجود داشته است. یعنی عیسی با قربانی کردن خودش نقش کهانت را ایفاء می‌کند. این تعبیر دیگر خیلی مورد علاقهٔ الهی‌دان‌های مسیحی نیست.
2. صلیب به معنای پیروزی است. عیسی با رستاخیز خود بر مرگ غلبه کرد و این به منزلهٔ غلبه بر شیطان است.
3. عیسی وسیله و طعمه‌ای برای شیطان بوده است. با رستاخیز عیسی، شیطان به دام می‌افتد و انسان از چنگال گناه، آزاد می‌شود.
4. صلیب به منزلهٔ آمرزش. معمولا این تفسیر برای ما مأنوس‌تر است. آنسلم می‌گوید لازم بود خدا پسرش را بفرستد چون خدا در مقابل خدا انجام شده بود و خودش فقط می‌توانست آن را جبران کند. گرچه این تعبیر هم در عصر روشنگری مورد سؤال قرار گرفت و افرادی مانند هارناک، این نظر را زیر سؤال بردند.
5. صلیب به منزلهٔ نمونه اخلاقی. آگوستین می‌گوید این قصه صلیب می‌خواد محبت خدا را به انسان نشان دهد. یعنی خدا حاضر می‌شود پسرش به صلیب برود تا محبتش را به انسان نشان دهد. اشخاص مانند آبلار، طرفدار این دیدگاه‌اند.

هیچ نظری موجود نیست: