۱۳۸۹ مهر ۲۹, پنجشنبه

جلسه چهارم عرفان یهودی؛ 29 مهر 89

1. شمیطا و یُووِل (دوره‌های هفت‌ساله)
این دو مفهوم، ریشه در تورات دارند و به ما دستور می‌دهند که در پایان هر دورهٔ هفت‌ساله یک تعطیلی وجود دارد. مثلا شش سال زمین کاشته می‌شود و سال هفتم، زمین را رها می‌کنند و به اصطلاح آن را عایش می‌گذارند و از محصولاتی که از سال‌های قبل جمع‌آوری کرده‌اند استفاده می‌کنند. این سال هفتم (شمیطا) یک سال مشخص است، نه این که هر کسی سال هفتم خودش را داشته باشد.

در این سال هفتم، علاوه بر تعطیلی، تسویهٔ دیون و آزادی غلامان نیز انجام می‌شده است. فرقی نمی‌کند که غلامان، خودفروخته باشند (مثلا به خاطر فقر) یا اینکه به حکم دادگاه به غلامی در آمده باشند.

هفت دوره که می‌گذشت (49 سال)، سال پنجاهم هم تعطیل اعلام می‌شد که اسمش یوول بود. یعنی سال 49 که خودش شمیطا بود و سال پنجاهم، سال یوول بوده است. در سال پنجاهم، احکام شمیطا به صورت جدی‌تری انجام می‌شد. مثلا ممکن بود در شمیطا، غلامی که از وضعیت خودش راضی بوده، نخواسته باشد آزاد شود ولی این غلام در سال یوول حتما آزاد می‌شده است. خلاصه اینکه سال یوول، همه چیز تغییر می‌کند.

البته این قوانین، بیشتر به سرزمین مقدس اختصاص دارد و باید حکومت یهودی و دادگاه‌های خاصی دایر باشد تا قابلیت اجرا پیدا کنند. البته جاهایی هم هست که این قوانین اجرا می‌شود. البته خیلی‌ها هم هستند که این قانون را دور می‌زنند که متضرر نشوند.

نگاه قبالا این است که شبیه همین، در آفرینش جهان وجود دارد. یعنی دوره‌های 7000 ساله وجود دارد. یعنی ورود به سال هفت‌هزارم (شمیطای کیهانی)، تعطیلی و پایان مصائب و درد و رنج‌ها واقع می‌شود. الان طبق تقویم، ما در سال 5771 عبری هستیم و تا ورود به هزارهٔ هفتم، دویست و خردهای سال دیگه باقی مانده است و پس از آن، شمیطای کیهانی به وقوع خواهد پیوست و موعود خواهد آمد. چون در عرفان یهودی، زمان آمدن موعود، معین است و قابل تسریع نیز هست و اعمال ما می‌تواند باعث وقوع زودتر آمدن او شود. مثلا در تلمود گفته می‌شود که اگر همهٔ یهودی‌ها یک یا دو تا شنبه را به طور کامل رعایت کنند، موعود خواهد آمد.

همچنین گفته می‌شود 49000 سال که بگذرد و هزارهٔ پنجاه هزارم بشویم، یوول کیهانی رخ می‌دهد و آن زمان، پایان جهان خواهد بود. البته بحث‌های زیادی هست دربارهٔ این که ما الان در کدام دورهٔ هفت‌هزارساله قرار داریم.


2. مفهوم شر (سیترا اَحرا):
در تلمود:
شر همان فقدان خیر است. یعنی شر وجود ندارد؛ بلکه عدم و خلأ خیر است.

در قبالا:
شر، مخلوق خداست و دلیل خلقتش، تعادل بخشیدن به نظام آفرینش است. دلیل دیگر هم، اختیار انسان است. یعنی اگر شر وجود نداشته باشد، دیگر اختیار انسان، معنایی نخواهد داشت.

ولی در قبالا چنین گفته می‌شود که شری که خدا در ابتدا خلق کرده بوده است، در جای خودش بوده است و تعادل ایجاد کرده بوده است ولی با گناه آدم، این تعادل به هم می‌خورد و همه چیز به هم می‌ریزد و این شر در همه جا پراکنده می‌شود.

سیترا احرا:
این موجودی است که خدا به عنوان شر خلق کرده ولی خودش استقلال ندارد و قائم‌به‌نفس نیست و مانند انگل به اعمال انسان و نیکی‌های او می‌چسبد و هر چی اعمال انسان از حالت درست خودش نزول پیدا کند، این سیترا احرا را تغذیه می‌کند. مثلا دربارهٔ دعاهایی که برای خوراکی‌ها وارد شده است چنین گفته می‌شود که وقتی آن دعاها خوانده می‌شوند، سیترا احرای آن میوه کنده می‌شود.

همچنین گفته می‌شود که گاهی باید به سیترا احرا باج داد و هوایش را داشت. مثلا یک شستن دست برای بعد از غذا وارد شده است که در فلسفهٔ آن گفته می‌شود که برای سیترا احراست. این از نمونه دستوراتی است که از قبالا وارد اعمال روزانه شده است.

نیروی چپ:
در مباحث عرفانی قبالایی همیشه خوبی‌ها منسوب به طرف راست‌اند و همیشه به راست تکیه می‌شود. راست نماد قدرت و خوبی است. مثلا از خدا خواسته می‌شود: «از یمینت ما را نجات بده». در مقابل نیروی راست، نیروی چپ هم وجود دارد که شرور به آن نسبت داده می‌شود و آن را منشأ بدی‌ها می‌دانند.

 

3. جهان بالا و پایین/ فرشتهٔ هر انسان
قبالا معتقد به یک جهان بالاست و چنین می‌گوید که ما هر چه انجام می‌دهیم، در حقیقت در عالم بالا اتفاق می‌افتد. نشانه‌هایی نیز در کتاب مقدس برای این دیدگاه پیدا می‌کند. مثلا در تورات آمده است که خداوند ماه را در عالم دیگری به موسی نشان داده است و به او گفته است که در زمین نیز این‌طور به او نشان خواهد داد.

باز همچنین شمعدان مقدس (منورا) در عالم بالا به موسی نشان داده شده است و به او امر شده است که شمعدان را این گونه بسازد.

عقیدهٔ دیگری که در قبالا بیان می‌شود این است که هر انسانی در عالم بالا دارای فرشته‌ای است و بسیاری از اتفاقاتی که در عالم پایین می‌افتد، در حقیقت کارهایی است که این فرشته‌ها در عالم بالا انجام می‌دهند. این قضیه در ماجرای کشتی یعقوب نیز مورد اشاره قرار گرفته است و یعقوب با آن فرشته ملاقات می‌کند.

 

4. علم حروف:
الف. گیمَتریا: حروف عبری دارای ارزش عددی هستند. جمع ارزش عددی حروف یک کلمه یا جمله گاهی تبدیل به معادل کلمه‌ای دیگر می‌شود. مثلا نام خداوند (یهوه) جمع ارزش عددی حروفش 26 است. به همین سبب، این عدد، مقدس است. برای همین اگر جمع ارزش عددی یک جمله 26 شود، یک سری تفسیرهای بر اساس آن انجام می‌شود.

ب. نوتاریقون: حروف اختصاری. مثلا حروف اول یک جمله را به هم می‌چسبانند و یک کلمه جدید به وجود می‌آید. جمع ارزش عددی این کلمهٔ جدید، منجر به تفسیرهایی خاص می‌شود. حتی گاهی بر اساس آن، احکام و ادعیه‌ای مشتق می‌شود.

پ. تِمونا: عوض کردن حروف یک کلمه با حفظ ارزش عددی اولیه.

اساس کتاب «سفر یصیرا» که به حضرت ابراهیم منسوب است، همین علم حروف و اعداد است و چنین گفته می‌شود که خداوند جهان را بر این اساس خلق کرد و دارد آن را اداره می‌کند.

 

5. مدل کلی قبالا:
در قبالا چنین گفته می‌شود که یک چرخهٔ دایره‌وار در حال رخ‌دادن همیشگی است. این چرخه به صورت زیر انجام می‌شود:
إن سوف (بی‌نهایت)، نیستی (عدم)، صیمصوم (انقباض)، شکستن ظروف (ده سفیرا)، تیقون (بهبود و اصلاح)، الحاق و اتحاد به بی‌نهایت (ان‌سوف).

6. ارزش همسان تیقون و شکستن ظروف:
این طور نیست که شکستن ظروف، لزوما بد باشد و تیقون خوب باشد. بلکه این دو، موتور محرک جهان است. این چرخهٔ کلی قبالا، همان طور که در کل جهان در حال وقوع است، در زندگی هر انسان نیز در حال رخ دادن است.

 

سه کتاب مهم عرفانی که منابع اصلی عرفان یهود هستند:

1. سفر یصیرا:‌ تدوین این کتاب را به قرن 2 تا 6 میلادی منسوب می‌کنند.

2. سفر هباهیر: تدوین این کتاب را به سال 1150 تا 1200 م منسوب می‌کنند.

3. زوهر: منسوب به 1260 تا 1492 م. توسط موسی لئونی در اسپانیای اسلامی. این کتاب 2500 است که امروزه چاپ کلاسیکش 24 جلد است و به زبان آرامی هست. البته به زبان‌های عبری و انگلیسی هم ترجمه شده است.

بخش‌های کتاب زوهر:
1. بخش بدون نام: این بخش که حجیم هم هست، تفسیرهایی بر تورات است.
2. کتاب اخفا (مخفی): شرحی بر 60 فصل کتاب پیدایش تورات.
3. ایدرا ربّا (مجمع بزرگ): گزارش مباحثات ربی شمعون با شاگردانش
4. ایدرا زوتّا (مجمع کوچک): مثل بالایی
5. دربارهٔ خیمهٔ عبادت: (آیین عرفانی عبادت)
6. هخالوت (محراب‌ها): قصرهای نور. این بخش، اشاره‌ای به این مراحل و منازل عرفانی‌ای که یک انسان طی می‌کند و نشانه‌های هر کدام چیست و در هر کدام چه باید کرد.
7. راز رازها: قیافه‌شناسی و کف‌بینی و ارتباط روح با بدن
8. ساوا: تناسخ
9. ینوقا: فاش شدن اسرار تورات توسط یک کودک
10. گزارشی دربارهٔ سفر به بهشت
11. تفاسیر و تمثیل‌هایی دربارهٔ تورات
12. بخش الحاقی. مباحثی دربارهٔ قبالا
13. یک جلد کامل به تفسیر غزل غزل‌های سلیمان پرداخته.
14. تفسیری بر «شِمَع ییسرائل» (تثنیه باب 6)
15. اسرار حروف
16. تفسیر کتاب روت
17. تقریبا مانند بالایی است.
18. چوپان با ایمان: حضرت موسی در مکالمهٔ خیالی با الیاس نبی
19. افزوده‌های زوهر که بعدا به آن اضافه شده است.
20. ملحقات بعدی مانند عرض حزقیال نبی

تا انتهای صحیفهٔ هفدهم را موسی لئونی نوشته است و سه صحیفهٔ پایانی، بعدا به کتاب زوهر اضافه شده است.

متدیان عوام یهودی، معتقد به قداست کتاب زوهر هستند و با این که خواندن و فهمیدن این کتاب، خیلی مشکل است، با این حال یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های یهودی است و به نگهداری آن، اعتقاد دارند.

کلاس هفتهٔ آینده، ساعت دوازده و نیم برگزار می‌شود.

۱ نظر:

رامین گفت...

سلام.
با تشکر از مطالب وبلاگ اگه جزوه ی همه جلسات رو کامل می گذاشتی کارت کامل می شد.