- معنای لغوی: اختلافات بسیاری وجود دارد و معانی بسیاری برای آن ارائه شده است. ولی قابل دفاعترین معنا این است که منسوب به «صوف» (=پشم) باشد و به معنای پشمینهپوش باشد.
- معنای اصطلاحی: دربارهٔ اصطلاح تصوف نیز اختلافات زیادی وجود دارد و از آنجا که پاسخدهنده و سؤالکننده مختلف بودهاند، معانی مختلفی نیز برای تصوف ارائه شده است. گاهی در تعریف عرفان و تصوف بیشتر به جنبههای نظری و گاهی بیشتر به جنبههای عملی پرداخته شده است. عجالتا برخی از تعاریف موجود در باب عرفان و تصوف اینها هستند:
- سهروردی (این با آن سهروردی فیلسوف فرق دارد): اختلاف تعاریف، اختلاف در لفظ است؛ نه اختلاف در معنا. «صوفی آن باشد که دائم سعی کند در تذکیه نفس و تصفیه دل و تزکیهٔ روح.» این تعریف، متکلمین و فقها و علمای دیگر را خارج میکند.
- ابنسینا (در نمط نهم و دهم کتاب اشارات): «عرفان با جداسازی ذات از شواغل آغاز شده و با دست افشاندن به ماسوی ادامه یافته، با دست شستن از خویش و سرانجام با فدا و فنا کردن خویش و رسیدن به مقام جمع که جمع صفات حق است برای ذاتی که با صدق ارادت همراه پیش رفته، آنگاه با تخلّق به اخلاق ربوبی، رسیدن به حقیقت واحد و سپس با وقوف به کمال میرسد.» او در این تعریف، کل مراحل سیر و سلوک عرفانی را ذکر میکند.
- قیصری: عرفان، علم به خداوند سبحان از حیث اسماء و صفات و مظاهر او و احوال و احکام مبدأ و معاد است. همچنین علم به حقایق عالم و نحوه رجوع آن به حقیقت واحدی که ذات احدی است شناخت راه سلوک و تلاش برای رهایی نفس از تنگناهای قیود جزئی و در نهایت وصول به مبدأ نفس و پیدایش وصف اطلاق و کلیت برای آن. (کتاب «عارفان مسلمان و شریعت اسلام»، صفحهٔ 24)
- ...
با این که عدهای بین «عرفان» و «تصوف» تفاوت قائل شدهاند ولی نهایتا واژهٔ عرفان و تصوف برای ما یک معنا دارند و همچنین چندان بین عرفان شیعی و سنی تفاوتی نیست؛ چه بسا ویژگی و اختصاص جغرافیایی هم نمیشود برای آن قائل شد.
تفاوت اخلاق و عرفان:
نظامهای عرفانی ارائهکنندهٔ نوعی مسیر سیر و سلوک هستند و بیشتر به رابطهٔ خدا و انسان میپردازند. ولی کتب اخلاقی بر محور فضائل و رذایل اخلاقی میگردند و بیشتر به روابط انسان با خودش و با دیگران میپردازد. نظام عرفانی معمولا جاذبهٔ بیشتری دارد و سختتر نیز هست ولی نظام اخلاقی، سادهتر است و جامعیت بیشتری دارد. چشمانداز عرفان، فنا است و حتی به بهشت و جهنم هم محدود نمیشود. ولی چشمانداز اخلاق، سعادت انسان است.
کتابهای عرفان نظری:
- فصوص الحکم، ابن عربی، (ضمنا مقدمهٔ قیصری بر فصوص، کتاب خوبی است.)
- تمهید القواعد، تصنيف صائن الدين علي بن محمد بن محمد التركه (این کتاب فقط مباحث توحید است.)
- مصباح الانس، محمدبن حمزه بن محمد فناري
کتابهای عرفان عملی:
- منازل السائرین، عبدالله بن محمد انصاری (شیعه نیست)
- صد میدان، خواجه عبدالله انصاری
- مشرب الارواح، روزبهان بقلی فسایی
- قوتالقلوب، ابوطالب مکی
- اللمع، سراج طوسی
- عوارف المعارف سهروردی
کتابهای دیگر:
- مفهوم عرفان، علی موحدیان عطار، نشر ادیان، (این کتاب برای شناخت و فهم معنای عرفان و مقایسهاش با مکاتب دیگر خیلی به کار میآید.)
- در آمدی بر تصوف، ویلیام چیتیک، ترجمه محمدرضا رجبی، انتشارات ادیان (عرفان اسلامی از نگاه یک غیر مسلمان و جایگاه عرفای مسلمان در میان عالمان مسلمان)
- مقالهی «ساختار عرفان اسلامی» نوشتهٔ علی فضلی، پیششمارهٔ مجله «معارف عقلی» چاپ تابستان 1384، (این مقاله برای آغاز مطالعه در زمینهٔ عرفان برای کسانی که اولین بار است در این باره میخواهند مطالعه کنند مناسب است و ساختار کلی عرفان نظری و عرفان عملی را معرفی میکند.)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر