1. توانایی
2. معقولات/ معلومات
3. نظام فکری (فلسفی، الهیاتی، کلامی)
مفهوم دین و ایمان:
نظرات مختلفی در این باره وجود دارد. برخی دین را نامی برای گزارههای آن میدانند و شخص متدین را کسی میدانند که به گزارههای یک دین باور داشته باشد. ولی برخی (مانند مسیحیان غربی) دین را از جنس گزارهها نمیدانند و حتی از اسم «دین» هم استفاده نمیکنند و عنوان «ایمان» را به کار میبرند و معتقدند ایمان به عیسی مسیح یا پیامبر اکرم مهم است؛ نه باور استقلالی گزارههای دینی.
پرسش:
اگر بین دین (به هر یک از دو دیدگاه) و عقل تعارض به وجود آید، به طوری که نشود تعارض را حل کرد، کدام مقدم است؟
پاسخ:
در نگاه سنتی که قطعا دین مقدم است. حتی از عبارات متفکرین و متکلمین ما بر میآید که «عقل خادمهٔ دین است.». یکی از علل اساسی این نگاه سنتی این است که در بین دانشمندان سنتی، بسیاری از علوم توسط منابع دینی در اختیار آنها قرار میگرفت. در حقیقت، این سؤال با توسعهٔ دانش غیر دینی پررنگتر شده است. اما دیدگاههای جدید در پاسخ به سؤال را میتوان در چند دسته تقسیم کرد:
الف. عقلگرایی
- حداکثری: به این معنا که باید همهٔ جوانب با عقل بررسی شود و ایمان به یک دین باید از فیلتر بررسی حداکثری عقلی عبور کند. یعنی برای این که نظام اعتقادی، واقعا و عقلا مقبول باشد، باید بتوان صدق آن را اثبات کرد.
- حداقلی [این اصطلاح توسط استاد استفاده شده ولی این که دقیقا چه توضیح و تعریفی دربارهٔ آن ارائه دادهاند، متوجه نشدم. در کتاب نیز، اشارهای به این تعبیر نشده است.]
- انتقادی: نظامهای اعتقادی و دینی را میتوان و باید مورد بررسی عقلی قرار داد؛ اگرچه اثبات قاطع آنها امکانپذیر نیست.
ب. ایمانگرایی
در این دیگاه چنین گفته میشود که اگر قرار باشد ایمان هم از مرز عقل بگذرد، در حقیقت انسان به استدلال عقلی خودش ایمان میآورد، نه به خود دین، نه به خود عیسی مسیح علیهالسلام یا نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله. به عنوان مثال، وقتی شما به کسی پول قرض میدهید و در عین حال، از او چندین سند و ضمانت و شاهد میگیری، دیگر جای این سخن نیست که «من به تو اعتماد کردم که بهات پول قرض دادم» یا «من به تو ایمان دارم». به بیان دیگر، نباید ایمان را در حد یک استدلال عقلی تنزل داد. این دیدگاه تا حد زیادی تحت تأثیر آموزههای رایج مسیحی است که ایمان را نوعی ریسک میداند. همچنین آموزهٔ خاص «تثلیث». تفکرات اگزیستانسیالیستی هم به این سبک از نگاه، نزدیک است.
اشکال:
این شیوه، برای کسانی که در خانواده و فضایی دینی تربیت نشدهاند، راه اعتقاد به یک دین را میبندد. برای شروع التزام به یک دین، سبک ایمانگرایی کفایت نمیکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر